در مواردي براي تقويت و مقاومسازي سازه هاي بتني نياز است کاشت ميلگرد در بتن است. يکي از مهمترين تحولات در ساخت و ساز سازه هاي بتني قابليت اتصال بتن جديد به قديم و اتصال اجزا و سازه هاي فولادي به سازه هاي بتني موجود با استفاده از روش کاشت آرماتور و بولت ميباشد. اتصال و چسب کاشت تعبيه شده بين دو المان، ميبايست جوابگوي نيروهاي وارده به دو المان را از هر لحاظ دارا باشد. در مجموع روش کاشت بولت و آرماتور يکي از کاربردي ترين و اقتصادي ترين روشهاي تقويت سازه ميباشد که امکان اصلاح نواقص اجرائي و اعمال تغييرات نقشههاي اجرائي و يا در طرح هاي مقاوم سازي ساختمان ها مورد استفاده قرار ميگيرد. داشتن دانش کافي طراحي و اجراي کاشت ميلگرد و آرماتور در بتن از اهميت بالائي برخوردار است. در اين ميان انتخاب نوع چسب کاشت ميلگرد نيز جهت ايجاد اتصال هرچه بهتر بين بتن و آرماتور از اهميت بسزائي برخوردار است. در بيشتر موارد همچنين اجراي سيستم کاشت بايد به صورتي انجام پذيرد که مقاومت کششي بيشتر از مقاومت کششي ميلگرد داشته باشد .
1- کاشت آرماتور و بولت با استفاده از مواد پايه سيماني
2- کاشت بولت و آرماتور با استفاده از چسب کاشت اپوکسي (چسب کاشت شيميايي)
3- کاشت آرماتور و بولت با استفاده از مهار مکانيکي
در پروژههاي ساختماني به دليل فراموشي در تعبيه ريشههاي ستون يا ديوار برشي، اجراي ستون در محلهايي غير از محل استقرار ستون در نقشه، رفع خطا در محل ميلگردهاي انتظار و بالاخره عمليات بهسازي و بازسازي ساختمان از روش کاشت پايه سيماني استفاده ميشود (در جاهايي که مقاومت کششي زيادي در ميلگردهاي کاشت شده نياز نيست). در روش کاشت آرماتور و بولت در بتن سوراخي به قطر 5 ميليمتر بزرگتر از قطر ميلگرد و به طول مهاري آن و يا بيشتر با استفاده از دستگاه مغزهگير، در بتن ايجاد ميشود و داخل آن با حجم دو سوم حفره، ملات روان پر ميگردد. ملات روان داراي مواد منبسط شونده و روانساز ميباشد. پس از پر نمودن سوراخ، آرماتور و يا بولت به کمک جک هيدروليک با فشار به داخل سوراخ رانده شود. مواد داخل حفره در مدت زمان لازم عملآوري ميگردد تا ملات به مقاومت مورد نياز برسد. بديهي است اگر آرماتور يا بولت کاشت شده آجدار بوده و محيط سوراخ مضرس شده باشد مقاومت کششي آن رضايت بخشتر خواهد بود.
روش کاشت آرماتور و بولت با استفاده از مواد پايه اپوکسي همانند روش کار کاشت با مواد پايه سيماني است که در آن به جاي سيمان از رزين اپوکسي يا چسب کاشت آرماتور و بولت استفاده ميشود. با توجه به چسبندگي فوقالعاده زياد چسبهاي کاشت اپوکسي بتن، بديهي است که قطر سوراخ و طول مهاري کوچکتر خواهد شد، در نتيجه عمليات سوراخکاري سهل تر ميگردد. اما قيمت مواد کاشت اپوکسي گرانتر از مواد پايه سيماني است. چسبهاي کاشت آرماتور اپوکسي قدرت گيرش فوقالعاده زيادي به سطح بتن و فولاد دارند. بنابراين آنها را نميتوان به صورت ترکيب کامل بستهبندي و حمل نمود، زيرا به سرعت ميگيرند و فاسد ميشوند.
مراحل روش اجراي کاشت آرماتور و بولت عموماً به شرح زير است:
• محاسبه ابعاد سوراخ براي استقرار آرماتور و يا ميلگرد
• ايجاد سوراخ مورد نياز با ابزار مناسب،
• تميز نمودن گرد و غبار ناشي از حفاري با استفاده از دستگاه مکنده يا برس موئي،
• زدودن هرگونه چربي و مواد روغني، دانههاي سست و يا سطوح فاقد استحکام و رطوبت از سطوح داخلي سوراخ،
• ترکيب نمودن اجزا چسب کاشت ميلگرد درون نازل،
• تزريق چسب کاشت آرماتور تا ميزان دو سوم حجم حفره،
• نصب رول بولت به صورت چرخشي داخل سوراخ کاشت بولت،
• تميز نمودن مواد اضافي بيرون ريخته از دهانه سوراخ با کاردک و يا ابزار ديگر،
• زمان عملآوري بر اساس درجه حرارت محيط ميباشد که پس از گذشت اين زمان، بارگذاري قابل اعمال است.
سيستم هاي متفاوتي در بازار وجود دارد که بر اساس نوع رزين چسبي که ترکيب آنها بکار گرفته شده و نحوه نصب و کاربرد، دستهبندي ميگردند. چسب کاشت شيميايي بولت يا چسب کاشت شيميايي آرماتور به صورت دو يا سه جزئي توليد ميگردند. در بعضي حالات اين مواد بصورت جدا داخل کپسول تعبيه ميشوند و در بعضي موارد به صورت چسب هاي کاشت کارتريجي يا به صورت فله اي ميباشند که در اين حالت خمير کاشت بولت و آرماتوردر بسته بنديهاي متنوع عرضه ميگردند. در تمام اين سيستم ها يک سوراخ ايجاد شده و سپس تميز ميگردد. روند تميز کردن بسته به نوع محصول متفاوت است. در بسياري از موارد سوراخ ميبايست با استفاده از فرچه يا پمپ تميز گردد.
در سيستم هاي تزريق رزين و چسب کاشت ميلگرد، با استفاده از يک ابزار تزريق، سوراخ ايجاد شده با رزين و يا چسب پر ميشود. دو جزء سازنده چسب کاشت در حين تزريق به صورت خودکار ترکيب ميشوند. اين اجزاء شامل مواد آلي اپوکسي، پلي استر و وينيل استر، سيماني و ترکيبات آلي- غيرآلي است. ميلگردها بعد از پرکردن سوراخ ها با يک حرکت پيچشي به داخل سوراخ وارد ميگردد.
علاوه بر اين از سيستم هاي کپسول شيشه اي کاشت ميلگرد نيز استفاده ميشود. اين کپسول ها حاوي موادي هستند که ترکيبات رزيني آن در بخش محصولات و چسب کاشت ميلگرد توضيح داده شد. اين کپسول ها در داخل سوراخ قرار داده ميشوند و سپس ميلگرد يا بولت با استفاده از چکش به داخل سوراخ وارد ميشود، که باعث ميشود کپسول شکسته و در نتيجه کپسول ها از بين رفته، رزين و ماده سفت کننده ترکيب ميشوند.
مراحل اجراي کاشت شيميايي ميلگرد يا کاشت شيميايي آرماتور
• انتقال بار در سيستم روش کاشت ميلگرد
• ميلگردهاي مهاري در روشکاشت ميلگرد براساس کاربرد به دو نوع تقسيم ميشوند:
• ميلگردهاي مهاري در بتن بدون اتصال تقويت شده: اين ميلگردها بار را همانند بولت هاي مهاري به بتن منتقل ميکنند.
• ميلگردهاي مهاري در بتن با اتصال تقويت شده: اين ميلگردها همانند وصله هاي تقويتي عمل ميکنند.
در اين روش همانند روشهاي قبلي ابتدا سوراخي به قطر حدود دو ميليمتر بزرگتر از قطر آرماتور در بتن ايجاد ميگردد، سپس آرماتور را با مهار مکانيکي داخل سوراخ قرار ميدهند. اين آرماتور درانتهاي خود داراي پرههاي مخصوصي است که با چرخاندي پيچ بالاي آرماتور باز ميشوند و به جدار سوراخ ميچسبند. آرماتور آنقدر سفت ميگردد تا پرهها تا جايي که ممکن است به ديوار بچسبند. در اين روش نيز طول مهار بسيار کوتاه است. شايد اين روش کاشت آرماتور و پيچ براي بارهاي ديناميکي مناسب نباشند، چون پرهها ميتوانند بتن محيطي خود را خرد نمايند ولي به هر حال در کارهاي استاتيکي جزء روش هاي کاشت بولت و آرماتور بسيار عالي هستند. هر نوع آرماتور مکانيکي بر حسب قطر و مقاومت ميلگرد داراي نيروي برشي و کششي مجاز ميباشد که توسط کارخانه سازنده ارائه ميگردد.
جهت مطالعه کاشت ميلگرد با چسب هيلتي روي لينک کليک کنيد.
هدف اصلي از طراحي لرزه اي افزايش شکل پذيري و استهلاک انرژي زله با ورود سازه به ناحيه غيرخطي مي باشد. تعداد بسياري از سازه هاي بتني به دليل تغيير شکلهاي ماندگار فراتر از حد مجاز و هزينه هاي زياد بازسازي پس از زله تخريب و مجددا" احداث مي شوند. جهت جلوگيري از تخريب اين گونه سازه ها نياز به مصالحي با خاصيت ابر کشساني و توانايي بازيابي تغيير شکل اوليه پس از باربرداري مي باشد.
استفاده از آلياژهاي حافظه دار شکلي در ديوار برشي بتني براي برطرف نمودن اين مشکل توسط محققين پيشنهاد شده است. ديوار برشي يا ديافراگمِ قائم، به ديواري گفته ميشود که براي مقاومت در برابر نيروهاي جانبي طراحي شده است و نقش مهمي در انتقال بارهاي جانبي ناشي از زله يا نيروي باد دارد و باعث مقاوم سازي ساختمان مي شود. دليل نام گذاري اين ديوارها به ديوار برشي از آن جهت است که قسمت عمده برش ناشي از نيروهاي جانبي را جذب و منتقل مي کنند.
· فولادي
اين ديوارها براي مقاوم سازي ساختمان هاي فولادي به کار مي روند و با اتصالات خود سبب مقاوم سازي تير و ستون هاي اطراف مي شوند.
· مرکب
اين ديوارها شامل ورق هاي تقويت شده ي فولادي مدفون در بتن مسلح و خرپاهاي ورق فولادي مدفون در داخل ديوار بتن مسلح مي باشند.
· مصالح بنايي
اين ديوارها شامل ديوارهاي برشي مسلح نظير ديوارهاي با آجر توخالي و پر شده با دوغاب مي باشند.
· بتن مسلح
اين ديوارها خود نيز دو نوع هستند
· در جا
· پيش ساخته
· مستطيل شکل با آرماتور گذاري يکنواخت در سراسر مقطع
· مستطيل شکل با آرماتور گذاري متمرکز در دو انتهاي ديوار
· دمبلي شکل يا I شکل
يکي از روش هاي مقاوم سازي ساختمان هاي بتني اضافه نمودن ديوار برشي مي باشد. ديوار برشي مقاومت، سختي و شکل پذيري سازه را بشدت افزايش مي دهد و باعث بهبود رفتار لرزه اي سازه و کاهش تغيير شکل هاي و خسارات وارد به ديگر المان هاي بتني سازه مي گردد. در مقاوم سازي لرزه اي با ديوار برشي چنانچه تير و ستون هاي سازه بتني قابليت تحمل بارهاي ثقلي را داشته اما تحت بارهاي لرزه اي آسيب پذير باشد اضافه نمودن ديوار برشي باعث جذب نيروي جانبي لرزه اي توسط اين ديوارها شده و از اعمال نيروها و تغيير شکل هاي لرزه اي به تير ها و ستون ها جلو گيري مي نمايد. در نتيجه اضافه نمودن تنها دو يا چهار ديوار برشي باعث کاهش آسيب پذيري تمامي تيرها و ستون ها مي گردد.
· البته بايد توجه داشت که بعلت سختي زياد ديوارهاي برشي، معمولاً نيروهاي زيادي در فونداسيون زير آنها ايجاد مي گردد که مقابله با آنها مستم تقويت شديد فونداسيون موجود و يا اضافه نمودن شمع در پاي ديوارهاي برشي مي باشد.
· اتصال ديوار برشي به سازه بايد به نحوي باشد که بتواند نيروي طبقه را به ديوار منتقل نمايد تا ديوار بتواند نيروي زله را به خود جذب کند و با سختي خود از تغيير شکل هاي جانبي ساختمان را کاهش دهد. براي اين منظور در تراز سقف ها بايد اتصالات مناسبي توسط کاشت بولت بين ديوار برشي و دال بر قرار گردد. همچنين مي توان با استفاده از کاشت بولت در تير و ستون و پوشاندن اين المان ها در بتن ديوار برشي انسجام خوبي بين ديوار و سازه موجود بر قرار نمود. همچنين آرماتورهاي ديوار برشي بايد در طبقات بصورت پيوسته باشد تا نيروهاي لرزه اي بتواند بصورت پيوسته در ارتفاع ديوار از بالا به پايين و نهايتا به فونداسيون منتقل گردد. به علت سختي بيشتر ديوار برشي نسبت به بادبند، تعداد دهانههاي لازم براي تعبيه ديوار برشي کمتر از دهانه هاي لازم براي بادبند است. که درنتيجه مشکلات کمتري در زمينه معماري بوجود ميآورد.
در اين مطلب ما سعي کرديم شما را با مزايا و معايب سازه هاي فولادي در سايت آرين تيس آشنا کنيم.
مقاومت قطعات في زياد بوده و نسبت مقاومت به وزن از مصالح بتن بزرگتر است به اين علت در دهانه هاي بزرگ سوله ها و ساختمان هاي مرتفع ساختمان هايي که بر زمين هاي سست قرار ميگيرند حائز اهميت فراوان مي باشد.
ف در کارخانجات بزرگ تحت نظارت دقيق تهيه مي شود يکنواخت بودن خواص آن مي توان اطمينان کرد و خواص آن بر خلاف بتن با عوامل خارجي تحت تاثير قرار نميگيرد
اطمينان در يکنواختي خواص مصالح در انتخاب ضريب اطمينان کوچک موثر است که خود صرفه جويي در مصرف مصالح را باعث مي شود
دوام فولاد بسيار خوب و مناسب است ساختمان هاي في که در نگهداري آن دقت گرددبراي مدت طولاني قابل بهره برداري خواهد بود.
خواص مفروض ارتجاعي فولاد با تقريب بسيار خوبي مصداق عملي دارد فولاد تا تنش هاي بزرگي از قانون هوک به خوبي پيروي مي کند مثلا ممان اينرسي يک مقطع فولادي را مي توان با اطمينان در محاسبه وارد نمود حال اينکه در مورد مقطع بتني ارقام مربوطه چندان معين و قابل اطمينان نمي باشند.
از خاصيت مثبت مصالح في شکل پذيري ان است که قادرند تمرکز تنش را در واقع علت ترد و شکننده در مقابل اين نيروها فوق العاده ضعيف اند يکي از عوامل که در هنگام خرابي عضو خود خبر داده و از خرابي ناگهاني و خطرات ان جلوگيري مي کند.
قطعات في با توجه به مواد متشکله آن پيوسته و همگن مي باشد ولي در قطعات بتني صدمات وارده در هر زله به پوشش بتني روي سلاح ميلگرد وارد مي گردد ترک هاي که در پوشش بتن پديد مي ايد قابل کنترل نبوده و احتمالا ساختمان در پس لرزه يا زله بعدي ضعف بيشتر داشته و تخريب مي شود.
در ساختمان هاي بارهاي وارد توسط اسکلت ساختمان تحمل شده از قطعات پرکننده مانند تيغه ها و ديوارها استفاده نمي شود نيروي تخريبي انفجار سطوح حائل را از اسکلت جدا مي کند و انرژي مخرب اشکار مي شود ولي ساختمان کلا ويران نخواهد گرديد در ساختمان هاي بتن مسلح خرابي ديوارها باعث ويراني ساختمان خواهد شد.
اعضاي ضعيف ساختمان في را در اثر محاسبات اشتباه تغيير مقررات و ضوابط اجرا ميتوان با جوش و يا پرچ و يا پيچ کردن قطعات جديد تقويت نمود و يا قسمت يا دهانه هاي اضافه کرد.
تهيه قطعات في در کارخانجات و نصب آن در موقعيت شرايط جوي متفاوت با تمهيدات لازم قابل اجرا است.
سرعت نصب قطعات في نسبت به اجزا قطعات بتني مدت زمان کمتري مي طلبد.
با توجه به تهيه قطعات از کارخانه پرت مصالح نسبت به تهيه و بکار گيري بتن کمنر است.
ميانگين وزن ساختمان فولادي را مي توان بين 245- 390 کيلوگرم بر متر مربع و يا بين 80 تا 128 کيلوگرم برمتر مکعب تخمين زد در حالي که در ساختمان هاي بتن مسلح اين ارقام به ترتيب بين 480 تا 780 کيلوگرم بر متر مربع يا 160 تا 250 کيلوگرم بر متر مکعب مي باشد.
در دو ساختمان مساوي از نظر ارتفاع و ابعاد –ستون و تيرها ي ساختمان هاي في از نظر ابعاد کوچکتر از ساختمان هاي بتني مي باشد سطح اشغال يا فضا مرده در ساختمان هاي بتني بيشتر ايجاد مي شود.
حرکت زمين در اثر زله موجب اعمال نيروهاي دروني در اجزا ساختمان مي شود بعبارت ديگر ساختمان بر روي زمين که به صورت تصادفي و غير همگن در حال ارتعاش است بايستي ايستايي داشته و ارتعاش زمين را تحمل کند در قاب هاي بتن مسلح که وزن بيشتر دارد ضريب نيروي لرزه اي بيشتر از قاب هاي في است تجربه نشان ميدهد که خسارت وارده بر ساختمان هاي کوتاه و صلب که در زمين هاي محکم ساخته شده اند زياد است.
در حالي که در ساختمان هاي بلند و انعطاف پذير انهايي که در زمين هاي نرم ساخته شده اند صدمات بيشتري از زله ديده اند به عبارت ديگر در زمين هاي نرم که دوره ارتعاش نسبتا بزرگ است ساختمان هاي کوتاه نتيجه داده اند و برعکس در زمين هاي سفت با دوره کوچک ساختمان هاي بلند احتمال خرابي کمتر دارند.
مقاومت ساختمان في با افزايش دما کاهش يافته اگر دماي دماي اسکلت في از 500 به 600 درجه سانتي گراد برسد تعادل ساختمان به خطر مي افتد.
قطعات مصرفي در ساختمان في در مقابل عوامل جوي خورده شده و از ابعاد آن کاسته مي شود و مخارج نگهداري و محافظت آن زياد است.
با توجه به اينکه قطعات في زياد و ابعاد مصرفي معمولا کوچک است تمايل به کمانش در اين قطعات يک نقطه ضعف به شمار مي آيد.
در ساختمان هاي في اتصال قطعات به همديگر با جوش – پرچ – پيچ صورت مي گيرد استفاده از پيچ و مهره و تهيه و ياخت قطعات در کارخانجات اقتصادي ترين و فني تري کار مي باشد.که در کشور ما براي ساختمان هاي متداول چنين امکاني وجود ندارد اتصال با جوش به علت عدم مهارت کافي جوش کاران استفاده از ماشين الات قديمي عدم کنترل توسط مهندس ناظر گران بودن هزينه آزمايش جوش . . بزرگترين ضعف مي باشد.
وال پست کلافي است که در طول هاي مشخص براي يکپارچه عمل نمودن ديوار به کار مي رود. اين وال پست ها سبب درگيري ديوار با اسکلت و در نتيجه استحکام ديوار خواهد شد. همان گونه که از نامش پيداست، وال پست نگهدارنده ديوار است .
اين المان که معمولا به صورت يک تير-ستون طراحي مي گردد، در انتهاي سالن هاي صنعتي و به طور کل فريم هاي با دهانه بالا که انتهاي آن با ديوار پوشش مي گردد، قرار مي گيرد.
وظيفه وال پست ها انتقال نيروهاي حاصل از باد و زله از ديوار به فريم مي باشد که موجب عدم تخريب ديوار مي گردد. به طور عمومي اتصال آن در انتهاي متصل به فريم به صورت لوبيايي جهت مراحل نصب و بر روي فونداسيون به صورت مفصل مي باشد.
به عنوان نگهدارنده ديوار است و سبب درگيري ديوار با اسکلت و در نتيجه باعث استحکام ديوار در برابر باد و زله مي شود و کلافي است که در طولهاي مشخص براي يکپارچه عمل نمودن ديوار بکار مي رود و معمولاً به صورت يک تير- ستون طراحي مي گردد و در انتهاي سالن هاي صنعتي و به طور کل فريم هاي با دهانه بالا که انتهاي آن با ديوار پوشش مي گردد، قرار مي گيرد.
و ميتواند في يا بتن آرمه باشد. و نوع في آن معمولاً بصورت پروفيل نبشي، ناوداني و يا قوطي ميباشد.
وال پست قائم
وال پست افقي
دو سر اين اجزاي قائم ( که معمولاً قوطي 6*6 انتخاب مي شوند ) بايد به گونه اي مناسب در کف و سقف مهار گردند. براي اين کار مي توان قبل از بتن ريزي داخل قالبها پليت جايگذاري کرد و بعد از اتمام بتن ريزي از اين پليت ها براي جوشکاري از آنها استفاده کرد و يا ميتوان با انکر بولت اقدام به جايگذاري پليت در تيرها و ستون ها نموده و از آن براي اتصالات وال پست استفاده کرد .
لبه قائم تيغه ها نبايد آزاد باشد. اين لبه ها بايد به يک تيغه ديگر يا يک ديوار عمود بر آن، يا يکي از اجزاي سازه يا ستونکي که به همين منظور از فولاد، بتن آرمه يا چوب تعبيه مي شود، با اتصال کافي داشته باشد.
ستونک مي تواند از يک ناوداني حداقل نمره 6يا معادل آن از فولاد، بتن آرمه يا چوب تشکيل شده باشد. اگر طول تيغه پشت بند کمتر از 1?5 متر باشد، از لبه آن مي تواند آزاد باشد.
حداکثر طول مجاز ديوار غير سازه اي يا تيغه اي بين دو پشت بند عبارتست از 40 برابر ضخامت ديوار يا تيغه و يا 6 متر هر کدام کمتر باشد و حداکثر ارتفاع مجاز ديوارهاي غير سازه اي و تيغه ها از تراز کف مجاور 3.5 متر مي باشد .
در شرايط فوق نيازي به اجراي وال پست قائم يا افقي نيست ولي در صورت اضافه شدن دهنه ها يا ارتفاع نياز به استفاده از وال پست مي باشد.لبه قائم تيغه ها نبايد آزاد باشد . اين لبه ها بايد به يک تيغه ديگر يا يک ديوار عمود بر آن ، يا يکي از اجزاي سازه يا ستونکي که به همين منظور از فولاد ، بتن آرمه يا چوب تعبيه مي شود، با اتصال کافي داشته باشد.
ستونک مي تواند از يک ناوداني حداقل نمره 6يا معادل آن از فولاد ،بتن آرمه يا چوب تشکيل شده باشد . اگر طول تيغه پشت بندکمتر از 1.5 متر باشد ، از لبه آن مي تواند آزاد باشد.
اجراي وال پست في در بلوک هاي سبک بتني هوادار اتوکلاو شده
ابتدا محل ورقهاي اتصال به کف و سقف را مطابق با محل پيش بيني شده در نقشهها مشخص ميکنيم. پس از نصب ورقهاي اتصال، نوع في را به ورق پاييني و ورق بالايي جوش ميدهيم.
در يک طرف، بلوک سبک را به صورت کامل و در طرف ديگر جاي آن را از داخل بلوک توسط اره ايجاد ميکنيم. در صورتي که وال پست در ضخامت بلوک قرار ميگرفت و اگر بلوک کوچکتر از 15 سانتيمتر ضخامت داشت، محل عبور وال پست را ايجاد ميکنيم. در حالت دوم روي وال پست را با توري پوشش ميدهيم.
چنانچه پروفيل وال پست ارائه شده از طرف دستگاه مشاور دوبل نبشي باشد بهتر است که در هنگام ساخت وال پست، دهانه ي آن 1سانتي متر بيشتر از ضخامت ديوار مربوطه در نظر گرفته شود، تا تيغه کاملا داخل آن قرار بگيرد. همچنين در وال پست عمودي، بايستي در فواصل يک متر به يک متر با استفاده از ميلگرد آجدار نمره 10، شاخک هايي را به قوطي يا نبشي هاي وال پست جوش داد تا گيرداري لازم بين تيغه و وال پست عمودي تامين شده و ديوار مورد نظر در هنگام وارد شدن بارهاي جانبي رفتار يکپارچه تري از خود نشان دهد.
جهت گيرداري بيشتر وال پست افقي، در فواصل 1 تا 1?5 متر با استفاده از ميلگرد آجدار نمره 14 و بالاتر، به سازه سقف متصل مي شوند. همه پروفيل هاي مورد استفاده در ساخت وال پست هاي افقي و عمودي بايستي ضد زنگ خورده و جهت اتصال بهتر بين وال پست با ديوار هاي دو طرف و همچنين جلوگيري از ترک هاي ناشي از حرکات جانبي ساختمان در مرحله نازک کاري، روي آن توري مرغي يا رابيتس کشيده شود و با سيم گالوانيزه محکم گردد.
درباره این سایت